نکته جالب توجه اینجاست؛ آنها هرچقدرکه فعالیت و نوآوری میکنند، نهتنها آتش ولعشان خاموش نمیشود بلکه بیشتر از گذشته پررنگ میشوند و انرژی میگیرند؛ البته که پاداش این پرکاری محسوس، فراگیری محصول و در واقع ترویج افکارشان دراقصینقاط دنیاست، هرجا که رسانه، رد پا و سیطره دارد، آنها هم آنجا هستند و هرچه معروفتر میشوند شتاب بیشتری میگیرند!
یکی ازاین زمینههای پرسود و جذاب صنعت «پویانمایی» است که در زبان انگلیسی«انیمیشن» نامیده میشود.درپویانمایی که از همان اول، بهعنوان رقیبی قدرتمند برای کتاب و هنر نوشتاری ظاهر شد و اصولا در قدوقواره یک رسانه مطرح است، تصاویر بیجان به شیوهای خلاقانه بهحرکت در میآیند و از چشم کودکان،به مغز و قلب - یعنی مرکز اندیشهها و عواطفشان - وارد میشوند. این صنعت و هنر پرمخاطب با جادوی تکنولوژی توانمندترهم شده،تا جایی که امروز از هوش مصنوعی نیز کمک میگیرد.شخصیتهاییکه رفتهرفته محبوب مخاطبانشان میشوند،با اشتراکپذیری از ویژگیهای خود آنها و بهموازات احساسات، عواطف و هیجاناتشان در رنگها و شکلها و صورتهای مختلف، میلیونها نفر را بهسمت خود جذب میکنند، حتی بزرگسالان را! پشت هرکدام از این عناصر زنده که درصفحات تلویزیون یا رایانهها و گوشیهای تلفن همراه ظاهر میشوند، یک روانشناسی عمیق و پیچیده نفس میکشد و برای جانبخشی به آن، کار گروهی جدی و علمی صورت پذیرفته است. از درختان و گلها و کوه و دریا گرفته تا حیوانات گوناگون با اداها و حرکات فانتزی که مورد پذیرش کودک و خردسال قرار میگیرد، همگی تشخص دارند و گاهی آنقدر به مذاقها خوش و شیرین میآیند که زندگی و حشرونشر در کنار آنها برای کودک، یک آرزوی دور و دستنیافتنی میشود! طبیعی است که در این شرایط، تأثیرپذیری مستقیم یا غیرمستقیم مخاطبان از شخصیتهای کارتونی و حرکات و سکناتشان امکانپذیر است!
غولهای انیمیشنسازی در جهان، لحظهای هم از امر آموزش، بازاریابی و مدلسازی علمی غافل نمیشوند؛ کاری که میکنند صرفا جنبه سرگرمی و سرگرمسازی ندارد، تجارت و ترویج فکر و یکسانسازی جهانی و تغییر سلیقه و ذائقه مخاطب و... همه اینها با هم است!ما ایرانیها با ادبیات پرمایه و فرهنگ کهنی که داریم قادریم در زمینه پویانمایی به موفقیتهای چشمگیری برسیم و در این حوزه، تجارت پرسودی هم داشته باشیم. داستان، نوعی روش درمانی است که برخی نوسانات و کژتابیهای روانی را مرتفع میکند؛ از سویی روحیات بچهها با داستان سازگاری دارد و تعامل بین صنعت انیمیشنسازی و هنر داستان و داستاننویسی میتواند یک نقطه اوج در این حوزه را رقم بزند.
خب! حالا شما بگوئید که با این ظرفیت بزرگ چه کارهای ارزشمندی میشود کرد؟! و فعالان صنعت و هنر پویانمایی در کشور ما تاچهاندازه به این نکته مهم - یعنی بهرهگیری از این ظرفیت - واقف هستند و برایش طرح و برنامه مفید و سودآور از همه جهات دارند؟!